• وبلاگ : خاكسترينه
  • يادداشت : طلوعي دوباره
  • نظرات : 6 خصوصي ، 69 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    هميشه ترس از فهميدن اسرار زندگيم مرا از نوشتن دور ميكرد : ولي امروز در اين وبلاگها من آزادم و غريب :هر چه در دل دارم مينويسم واين باعث آرامش روحم ميشود واين را خوب ميدانم كه اين بين همه ما مشترك است.در اين راه موفق باشي....خداحافظ

    ببخشيد يادم رفت بگم نظرت درباره تبادل لينك چي؟

    سلام عزيزم

    واقعا زيبا مي نويسي

    در پناه حق

    آن سوي ستاره من انساني ميخواهم انساني كه مرا بگزيند انساني كه به دستهاي من نگاه كند انساني در كنار من انساني در كنارم، آيينه اي دركنارم تا در او بخندم، تا در او بگريم
    سلام .واقعا شرمنده كه اينقدر دير اومدم .ولي هر كار مي كردم باز نميشدخلاصه 7 تا ببخشيد...و واقعا تبريك دوست عزيزم.
    سلام .... خونه ي نو مبارك
    نون. والقلم و ما يسطرون....
    خاكسترينه عزيز نهال درونت هم اكنون درختي شده و گنج وجودت به ظهور رسيده پس آفرين بر كلام چون درت و آفريننده توانمندش و سپاس و درود بر آفرينندهء هر دو .
    سلام عزيزم .واقعا نوشتن مي تونه به تعالي برسونه . مي تونه كه باعث تخليه بشه . مخصوصا وقتي كه با صداقت بنويسي. وقتي كه اون چيزي كه تو درونت هست رو بنويسي.زندگي بالا و پايين زياد داره . همه رو نمي شه گفت ولي مي شه نوشت.هميشه شاد باشي.

    «ـ نازلي! بهار خنده زد و ارغوان شكفت.

    در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير.

    دست از گمان بدار!

    با مرگ نحس پنجه ميفكن!

    بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار . . .»

    نازلي سخن نگفت؛

    سرافراز

    دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت . . .

    نازلي سخن نگفت؛

    چو خورشيد

    از تيرگي برآمد و در خون نشست و رفت . . .

    نازلي سخن نگفت

    نازلي ستاره بود

    يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت . . .

    نازلي سخن نگفت

    نازلي بنفشه بود

    گل داد و

    مژده داد: «زمستان شكست!»

    و

    رفت . . .

    سلام دوست عزيزم....مثل هميشه بي نظير....الهي هر كس كه عاشقش هستي بيشتر از تو عاشقت باشد!
    سين لام الف ميم ......... دعايي مي كنم هر شب .... كز دلم بيرون رود مهرش .... ولي آهسته ميگويم .... (( الهي بي اثر باشد)) ..... كه بي مهرش نمي زيم..... و بي مهرش .. صدايه بي صدايه دل نمي خيزد به گوش تشنه ي روح شقايق ها ......... ((( رضا )))
    سلام يار مهربان . طلوع دوباره يعني باز شدن يك راه جديد كه سرشار از نور و گرمي است . اميدوارم خورشيد وجودت هميشه تابناك باشد تا در پرتو آن مهر و اميد را به ديگران هديه دهي . در پيمودن اين راه موفق باشي .
    سلام اميدواريم طلوع دوبارهي تو حالا حالا ها به غروب مبدل نشه
     <      1   2   3   4   5      >