خطاب به مسببين جنايتها ي امثال سقوط هواپيماها ..........عاشقان سرشکسته گذشتند، شرمسار ترانههاي بيهنگام خويش. و کوچهها بيزمزمه ماند و صداي پا. سربازان شکسته گذشتند، خسته بر اسبان تشريح، و لَتّههاي بيرنگ ِ غروري نگونسار بر نيزههاي شان. تو را چه سود فخر به فلک بَر فروختن هنگامي که هر غبار راه ِ لعنتشده نفرينات ميکند؟ تو را چه سود از باغ و درخت که با ياسها به داس سخن گفتهاي.!!! آنجا که قدم برنهاده باشي. گياه از رستن تن ميزند چرا که تو... تقواي خاک و آب را هرگز باور نداشتي.!! فغان! که سرگذشت ما. سرود بياعتقاد سربازان تو بود که از فتح قلعهي روسپيان بازميآمدند.!! باش تا نفرين دوزخ از تو چه سازد، که مادران سياهپوش/ ــ داغداران زيباترين فرزندان آفتاب و باد ــ هنوز از سجادهها سر برنگرفتهاند! .. شادروان احمد شاملو .