يك سينه بود و اين همه فرياد
ميبرد بانگ خود را تا برج آسمان
مي کوفت مشت خود را بر چهره ي زمانه
زنجير مي گسست
ديوار مي شکست
انگار حق خو د را مي خواست!
من نمي خوام تو وبلاگم حق رو ناحق بكنم بلكه هدف چيز ديگه اي هست در آينده ميفهميد من چي ميخوام بگم
ممنون كه به وبلاگم سر زديد