اي واي بر آسمان بي آبي ما ;
گاه بي ستاره مي درخشيد;
گاه بي من آواز مي خواند;
و قلبم پاره پاره مي شد;
سکوت را در هم شکستم
آب را در هم کوبيدم
فريادم صدا نداشت
آهم فرياد شد
بودم چه بودني!
کنار تو اقاقي نبود که
عطرش مرا مست کند
مهرت کوتاه شد
قلبم پر شد
چشمانم انتظار نداشت
با هم بوديم ...........چه بودني!!!!!!!!
هنوز عاشق بودم
هنوز مهربان بودي
هنوز پر بودم از احساس
هنوز هر شب براي ديدنت
راه را کوتاه مي کردم
غزال ?? تير ????