سلام نازنينم.... اميدوارم سايه ي مهربان مادرها هميشه بر سرمان باشد.... آمين
به جانبش روي ميكنم وقتي كه غصه به در ميكوبد
به او تكيه ميدهم هنگامي كه ملال راهم ميگيرد
و آنگاه كه بيشتر از هميشه نيازمند اعتماد بودم آن را به من ارزاني كرد....
يا حق....
گفتم : عابر بي مقصد منم ؛؛ گفت : آشناترين محرم تويي؛؛ گفتم : مرهم شدي / زحمت شدم ؛؛ گفت :روزم تويي/ پروانه شمعم تويي ؛؛ گفتم : شب را همه سوزم تويي؛؛گفت : آفتاب امروزم تويي؛؛ گفتم : پس آن همه باران چه شد ؟ / آن روح و آن آرام چه شد ؛؛ گفت : باران اين جنگل تويي / آرام اين خسته تويي ؛؛ گفتم : جانا جوابم را تو ده / حرف حسابم را تو ده ؛؛ گفت : اين بنده شرمگين منم / رنگين ترين ننگين منم .... ودر آخر گفتم : صبري کنم / فرياد پر دردي کنم / ناله ز نامردي کنم ... جواب نداد ...
/موفق باشيد/به منم سربزنيد