• وبلاگ : خاكسترينه
  • يادداشت : درد همدردي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 155 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به گمانم همين ديروز بود كه پيرمردي، در نهايت آرامش، نگاهش را به من دوخت و از من گذر كرد... و من به يكباره شنيدم نواي تنهايي‏اش را، همان طور كه پرنده‏اي در جستجوي غذا در مي‏يابد كه اين زندگي پر از بي‏كسي است...

    چيزي نگذشته است... به گمانم همين ديروز بود....