يك سينه بود و اين همه فرياد
ميبرد بانگ خود را تا برج آسمان
مي کوفت مشت خود را بر چهره ي زمانه
زنجير مي گسست
ديوار مي شکست
انگار حق خو د را مي خواست!
من نمي خوام تو وبلاگم حق رو ناحق بكنم بلكه هدف چيز ديگه اي هست در آينده ميفهميد من چي ميخوام بگم
ممنون كه به وبلاگم سر زديد
سلام
مرسي از اينكه به وب لاگم سر ميزني.
سلام دوست من.اميدوارم خوب باشي وبلاگمو اپ کردم.ضمنا از محبتت ممنونم.حتما ببينش.
منتظرم كه اپديت كني و ما هم فيض ببريم
مارو فراموش نكن التماس دعا....ياحق