دوست عزيزم وضع شما خيلي به حال و هواي من شبيه
منم دنبال نفس مصمئنه مي گردم ولي اون چند لحظه مهمون دل من ميشه و ميره و منو در انتظاري عجيب فرو ميبره
سلام به قشنگترين رنگ دنيا خاكستري جونم..........بيا به نيك و بد روزگار خنده زنيم
به نقشبندي ناپايدار خنده زنيم
حالا كه ما بازيچگان تقديريم
بيا به نيكو بد روزگار خنده زنيم
التماس دعا عزيزم....يا حق
خاکسترينه عزيز سلام!بي شک من شما را فردي يافتم که هست تان بسيار دورتر از بايدتان است وهيچ بايدي شما را در قالبش محدود نساخته که جنسيت نيز از اين دست بايد هاست و دست مريضاد مي گويم به شما که چنين هستيد و يا علي به خود تا چنين گردم،خاکسترينه گرامي!لطف بي شمار شما و ساير دوستان مرا مسرور مي گرداند و هم محزون!مسرور از اين بابت که وبلاگ حقيرم را ميزبان قدوم متفکراني چون شما و سايرين مي بينم و محزون بدين جهت که مي ترسم روزي فرارسد که بار امانت را کشيدن نتوانم و باز هم دست ياري به سوي شما دراز مي کنم تا اگر وظيفه اي هست آسان تر به انجام رسانم...يا حق
سلام خاكسترينه مهربان
سال نو مبارك.چه خبرا؟؟؟؟
آپ كردم خوشحال مي شم بهم سر بزني.......
زمين عاشقانه از درد سخن گفت،
انگار با درد در فاصله اي از زمان،
شايد سکوتي از هزار هزار لحظه فرياد،
گره مي خورد که چونين کوهها برخاستند،
آب در آيينه هستي
از آسمان غزلي تازه سرود و ابرها نوشتند
درد را با خامه نيلي در قهقراي دلشان،
با باد رفتند و يکروز گريستند،
سايه اي ماندند، تا حايلي باشند نور را، که بگويند از او...
بازم ممنونم كه هنوز منو فراموش نكردي .......