عزيزدلسوخته وخاكسترشده سلام
دست نوشته هايت زيباست .باشدكه درفردايي به پاسخت برسي
ياحق
سلامممممممممممممممممممممم
خوبي مهربون ....اپ ديت كردم ......
سر بزن
هميشه از نوشته هات خوشم مياد .
ممنون از پيامت و شاد باشي عزيز.
يك داستان كوتاه براي همه::::: اين اواخر دردهاي پي در پي امانش را بريده بود.باورش نمي شد که قلبي به بدنش پيوند شده باشد. - «تو رو خدا بگيد کي قلب عزيزش رو به من هديه کرده؟» نامزدش امير در حالي که دست او را در دست داشت گفت:«جواني که بر اثر تصادف دچار مرگ مغزي شده بود.» بعد عکسي را از جيبش بيرون آورد.عکس محمد بود ،خواستگار قبلي اش.همان که براي خوشبختي او حاضر بود با ماشين قراضه اش صبح تا شب مسافرکشي کند و حالا با همان ماشين تصادف کرده بود.دستش را روي قلبش گذاشت.خيلي تند مي تپيد.گريه امانش نداد...
سلام خاكستزينه جان خوبي؟؟؟؟؟؟/منم يادت مياد مستانه ..
خاكسترينه اومدم يه چيزي بگم من بيش از 20 بار تووبلاگ جديدت رفتم ولي هر دفعه سيستم من هنگ ميكنه نميدونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟/نميدونم مشكل از وبلاگ شماست يا سيستم من اخه فقط وبلاگشما اينجوري ميشه .....گفتم بيام اينجا عرض ادب كنم خيلي خيلي وبلاگت قشنگ بود واقعا حيات خلوت زيبايي داري اونم مثل اينجا پر از حس قشنك خاكستري بودن ..........
فداي تمام مهربونيهات
التماس دعا....يا حق
سلام... مبارك وبلاگ جديد باشه...
الهه ناز هميشه مهربونه خاكسترينه جان....
تو ديگه به ما سر نميزني....